نظم فردی، ذهنی، مالی، کاری
تو این روزای پر شتاب که همه چیز با سرعت نور از کنارمون عبور میکنند احتمالاً خیلی از ما با کوهی از کارهای عقب افتاده، ایمیلهای بی پاسخ، قرارهای بی سرانجام، ایدههای رها شده و کلی کار دیگه طرفیم. انگار در مسابقهای نا برابر با زمان همیشه فرسنگها ازش دوریم و قرار هم نیست بهش نزدیک بشیم. فرقی نمیکنه مجرد باشیم یا متاهل، کارمند باشیم یا کارآفرین هر یک از ما دغدغه ای مشترک داریم. زمان!
نظم یک ویژگیه که به دلیل اهمیتش تبدیل به یک ابزار جادویی شده. اگر هر یک از ما بتونیم این ویژگی رو درونی کنیم به شکل شگفت آوری بخش زیادی از لیست “انجام نداده ها” ناپدید و به فهرست جذاب ” انجام دادهها” اضافه میشند. اما چطوری؟ اولین قدم نظم فردیه. مقدمهاش هم اینه که هر کاری که قبلاً به خوبی انجام نمیدادیم؛ حالا درست و با حوصله انجام بدیم. مثلا تا کردن سرسری تیشرتها در کشوی لباسها. هر چقدر ایجاد نظم فردی، از کارهای سبکتر آغاز بشه؛ با تضمین بیشتری به نتیجه میرسیم.
ذهن مرتب معجزه میکنه. یه ذهن مرتب از میزان استرس و اتلاف سرسام آور وقت جلوگیری میکنه و البته به شکل قابل توجهی تمرکز رو افزایش میده. منظور از داشتن ذهن مرتب داشتن برنامه است. وقتی شما به خودتون تکلیف میکنید که مثلا ً اینستاگرام، ایمیلها، پیامهای واتسآپ و تلگرام رو فقط بین ساعت ۶ تا ۷ صبح چک میکنم این یعنی یک ذهن مرتب. ذهنی که میدونه برای هر ساعتی یک کار خاص داره که حتما ٌ باید سر وقت انجام بشه و وسط یک کار مهم دنبال کارهای دیگه نمیره.
ایجاد نظم یعنی تغییر یک زندگی روزمره، هر چند غلط و آشفته اما ما حسابی بهش عادت کردیم و خو گرفتیم. ایجاد نظم فردی و ذهنی یک فرآیند پرچالش درونیه. اما وقتی به آخرش فکر میکنیم که با به دست آوردن این ویژگی درونی قراره به کیفیت زندگی کاری، شخصی و اجتماعی مون اضافه کنیم میتونیم انگیزه بگیریم و این سختی رو تحمل کنیم. آرامش و رضایت درونی ارمغان نظم و انظباط فردیه. و چی بهتر از آرامش؟!
نظم کاری
همونطوری که فقدان نور باعث تاریکی و فقدان گرما باعث سرما میشه فقدان نظم هم باعث شلختگی میشه. همونطور که تاریکی و سرما دست و پای ما رو میبندند و زمین گیرمون میکنند شلختگی و برهم ریختگی هم ما رو به همین درد مبتلا میکنه. درسته که منظم بودن تا طی فرآیندی، از اجبار به یک ویژگی درونی تبدیل بشه ما رو متحمل رنج و صرف انرژی زیادی میکنه ولی قطعا ً تاثیر بسزایی در ایجاد آرامش و افزایش کیفیت زندگی و رضایت درونیمون داره. هر چقدر زودتر در ایجاد نظم در زندگیمون اقدام کنیم زودتر به آرامش و رضایت میرسیم.
هر یک از ما روزانه بین هشت تا ده ساعت کار میکنیم اگر ساعتهایی که در مسیر رفت و برگشت به محل کار و خونه میذاریم رو هم حساب کنیم احتمالا بین ۱۲ تا ۱۴ ساعت از مفید ترین ساعات روزمون صرف کارمون میشه اما چرا باز هم سر کار وقت کم میاریم؟ عوامل زیادی در در طولانی شدن ساعات کار موثرند. از جمله حجم کار زیاد، بوروکراسی پیچیده، رئیس یا مدیر بلاتکلیف که هر دقیقه یه چیزی میگه، همکارای پر حاشیه و عوامل دیگه. اما در کنار اینها عوامل درونی هستند که اگر تو خودمون کنترلشون کنیم نتیجهشون رو قطعا ً در روند کاری و مدیریت زمان کاریمون مشاهده میکنیم.
همه ی ما یک لیست بلند بالا داریم به اسم ” حالا بعداً انجامش میدم” . که تو این لیست مثلاً کلی نامه هست که اگه از همون اول اطلاعاتش رو مرتب دسته بندی میکردیم الان راحتتر میتونستیم پیگیریشون کنیم و زمان کمتری براشون صرف میکردیم. یا لیست بلند بالای هزینهها که اگه همه شون رو همون دقیقه تو اکسل مون ثبت میکردیم الان بین عدد و رقما گیج نبودیم و تنخواهمون رو با صرف زمان و اشتباه کمتری ثبت میکردیم. هر چقدر از موارد “حالا بعداً انجامش میدم” کم کنیم و کارها رو همون موقع انجام بدیم سرعت عملمون بیشتر میشه. هر چقدر این لیست بلندتر باشه دورمون شلوغتر میشه و ما فکر میکنیم چقدر کارمون زیاده.
گزارش نویسی از کارهامون در پایان هر روز میتونه کمکمون کنه اول وقت هر روز کاری بهتر و راحت تر برنامه ریزی کنیم. هر چقدر کارهای انجام شده مون رو بهتر و دقیق تر مستند کنیم این مستندات به ما کمک میکنه تا راحت تر در مواقع نیاز به اطلاعات مورد احتیاجمون روجوع کنیم. همه ی اینها کمک میکنه تا به یک نظم کاری منسجم برسیم. در مورد اموری هم که به دیگر همکاران مربوط میشه باید با صبر و تحمل و البته پیگیری مستمر خودمون رو به نتیجه دلخواهمون برسونیم. اما چیزی که ثابت شده اینه که هر چقدر ما در امور شخصی و کاریمون منظم باشیم دیگران هم با حساسیت بیشتری کارهای مربوط به ما رو پیگیری میکنند.
نظم مالی
متأسفانه مثالِ دخل و خرج ماهیانه، مثالِ ما بدو آهو بدو؛ خرج به سرعت نور در حال افزایشه اما دخلمون خیال رشد و توسعه نداره. اینه که این روزا مدیریت جیب یک مهارت محسوب میشه. اما چطور میتونیم جیبمون رو مدیریت کنیم؟ با کمتر خرج کردن؟ با گشنگی دادن به خودمون؟ یا با تحمیل رنج و مصائب بسیار از جمله پیاده روی مسافتهای طولانی؟
شاید به جای همهی اینا با نظم و ترتیب دادن به مخارجمون بتونیم جیبمون رو مدیریت کنیم. طوری که مجبور نباشیم به خودمون ظلم کنیم. اما چطوری؟ قدم اول هر روز ریز به ریز مخارجمون رو با جزئیات بنویسیم. از شارژ بلیط مترو و اتوبوسمون گرفته تا میزان سکههایی که صندوق صدقات میندازیم. بعد از پایان یک بازهی سی روزه تمام مخارج رو به ترتیب اولویت مرتب میکنیم. اینجوری میتونیم چرخههای تکرار شونده مالیمون رو کشف کنیم.
با مجموع این اعداد و ارقام دستمون میاد ماهیانه مثلا ً برای اینترنت چقدر هزینه میکنیم. اگر زیاده باید خودمون رو مدیریت کنیم تا به یه هزینه مطلوب برسه اگر مناسبه که هر ماه یه بودجهای بهش اختصاص میدیم. در مورد دیگر مخارج ثابت ماهیانهمون هم همینطور. اول دستمون میاد که چقدر از مخارج رفت و آمد، خوراک و پوشاکمون رو میتونستیم صرف جویی کنیم و نکردیم بعد هم متوجه میشیم که ماهیانه چقدر برای مخارج ثابتمون بودجه لازم داریم.
با کشف عادتهای مخرب مالیمون و تخصیص بودجه به مخارج ثابت ماهیانهمون میتونیم به دخل و خرج مون نظم بدیم و به این ترتیب در بلند مدت مبلغ قابل توجهی پس انداز کنیم. برای اینکه به نظم مالی برسیم احتیاج هست با خودمون روراست باشیم. احتیاج هست به زمان و نفسمون مسلط باشیم. هر چقدر سبک زندگی مون رو بهتر و بیشتر اصلاح کنیم زودتر و راحت تر به نظم مالی میرسیم چون عادتهای شخصی ما به شدت روی مخارج ما موثرند.
تاثیر نظم در بالا بردن کیفیت زندگی، تضمین موفقیت، خوش قولی و مدیریت زمان
شاید خیلی از ما که دغدغه رشد فردی و شخصی داریم در لیست اصلاحات بلند بالای اول سالمون خوش قولی هم ثبت کردیم اما هنوز با فتح قله های این ویژگی باکلاس فرسنگ ها فاصله داریم. احتمالا اونجور که باید منظم نیستیم. چون خوش قولی در هر طرح و اندازه و ابعادی وابستگی مستقیمی با نظم داره. هیچ شلختهای در تاریخ به عنوان یک انسان خوش قول ثبت نشده مگر اینکه کلاه بردار بوده.
خوش قولی مثل خوش حسابی آدمو تو چیزای خوب شریک مردم میکنه. چون خوش قولی با خودش وجهه خوب اجتماعی به همراه میاره که باعث میشه آدمها برات احترام خاصی قائل بشند. این احترام هم به دنبال خودش اعتبار به همراه داره و همه ی اینها میتونه شانس ما رو در دریافت موقعیت های خوب شغلی و ارتباطی بالا ببره. چون تو دنیای امروزی علاوه بر انواع و اقسام راههای مجازی ارتباطی هنوز هم افرادی هستند که از طریق معرفی کردن و معرفی شدن به موقعیتهای خوب دست پیدا میکنند.
همهی این ها میتونه به ما کمک کنند تا موقعیتهای خوبی به دست بیاریم که به افزایش کیفیت زندگیمون کمک کنند. اما صفت خوش قولی همینجوری ساده و راحت به دست نمیاد. قبلش باید به مهارت مدیریت زمان دست پیدا کنید که این مهارت هم ارتباط مستقیمی با نظم داره. اصولا ً هر چقدر منظمتر باشیم در همه امور زمان رو بهتر مدیریت میکنیم و هر چقدر زمان رو بهتر مدیریت کنیم خوش قول تر خواهیم بود. خوش قولی یعنی اینکه پروژه ای که به عهده گرفتیم به موقع تحویل بدیم. تکالیف تحصیلی و شغلی مون رو به موقع انجام بدیم و کمتر برای بازیگوشی ها و کم کاری هامون دیگران رو مقصر جلوه بدیم. بیاین باور کنیم اونقدر که عوامل درونی در آشفتگی زمانی و کاری ما موثرند عوامل بیرونی نقش ندارند.
باز هم بریم سراغ حرکت جذاب لیست نویسی. یک کاغذ و قلم بردارید. خوب حالا هر کار شخصی و غیرواجبی که وسط کارهای مهممون انجام میدیم یادداشت کنیم. مثل سرچ های بی مورد در گوگل از سر کنجکاوی اینا رو یه جا یادداشت کنیم بعد یه روز و زمانی برای جستجو این کلید واژه ها تعیین کنیم. یا اگه خیلی پیام هامون رو وسط کار چک میکنیم می تونیم از فرمول ۵۰-۱۰ استفاده کنیم. یعنی ۵۰ دقیقه کار متمرکز ۱۰ دقیقه استراحت و بازیگوشی. اینطوری به جای اینکه چهارساعت کار غیرمتمرکز پراکنده انجام بدیم به هیچ نتیجه نرسیم تو پنجاه دقیقه طوفانی یه قسمتی از کار رو بردیم جلو. به این ترتیب آهسته و پیوسته به رویای شیرین دستیابی به صفت خوش قولی تحقق میبخشیم.
نظرات
مریم مرادی ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ در ۱۲:۲۶ ب٫ظ
واقعا عالی بود ممنونم
مریم مرادی ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ در ۱۲:۲۶ ب٫ظ
واقعا عالی بود خیلی ممنونم
تقی ۱۵ بهمن ۱۳۹۸ در ۱۲:۲۷ ب٫ظ
بله واقعا نظم مسئله مهمیه